از دهه 60 میلادی، گردشگری توسط اقتصاددانان توسعه در ردیف صنعت قرار گرفت و به عنوان صنعت گردشگری در جهان مطرح شد. گردشگری را نباید فقط صرف بازدید از مناطق تاریخی و یا دیدنی خلاصه کنیم چرا که در حوزه تجارت نیز این صنعت میتواند نقش مطلوبی ایفا کند و امروزه به انواع مختلفی از جمله گردشگری علمی، تجاری، زیارتی، پژوهشی، فرهنگی، طبیعتگردی و... تقسیم میشود که هر کدام امکانات خاصی را میطلبد.
قابلیتهای صنعت گردشگری همه را به این نتیجه رسانده است که این صنعت راه میانبری برای توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و تولید ثروت در کشورهای صنعتی بوده و درآینده نزدیک این صنعت به مهمترین شاخص اقتصادی هر کشور تبدیل خواهد شد. از طرفی مقایسه بین گردشگران داخلی و خارجی در این صنعت بیانگر اهمیت آن در توسعه اقتصاد داخلی کشورها است به گونهای که بر اساس آمار سازمان گردشگری جهانی، نسبت گردشگران داخلی به خارجی، 10 به 1 است. آثار مستقیم حاصل از صنعت گردشگری که 6درصد از GDP جهانی به این صنعت اختصاص یافته است، نمایانگر تخصیص یک شغل از هر 15 شغل به این صنعت است و در صورتی که آثار غیر مستقیم مدنظر قرار گیرد حدود 10 درصد از GDP جهانی و اختصاص یک شغل از هر 9 شغل در سطح دنیا، به این صنعت مربوط میشود.
در ایران با کاهش بازدهی چاههای نفت حدود یک دهه است که مسوولان نگاه جدی تری به گردشگری دارند. نفت در آینده نزدیک تمام میشود اما آثار تمدنهای باستانی، کوهستانها، دریاچهها، رودخانهها، جنگلها، دشتهای وسیع، گونههای متنوع گیاهی و جانوری سالهای بیشتری پابرجا میمانند. از آنجا که گردشگری یکی از مطمئنترین و ارزانترین منابع کسب درآمد ارزی است، بیتردید گسترش این صنعت در ایران میتواند به راحتی جای درآمدهای نفتی را پر کند. این صنعت نه تنها در پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی نقش دارد بلکه صنعتی پاکیزه و فاقد آلودگی است و در عین حال اشتغالزایی بالایی دارد. امروزه مشاهده میکنیم که کشورهای صنعتی اروپا و آمریکا تمام نیروی خود را در جهت جذب گردشگر به کار میبرند، که این مورد بیانگر جایگاه این صنعت در اقتصاد است.
یافتهها نشان میدهد که بخش گردشگری به ازای هر دلار درآمد اضافه، اشتغال بیشتری نسبت به سایر بخشها ایجاد میکند. اگر ساختار صنعتی یک منطقه ارزش افزوده بسیار بالا داشته باشد ولی در مقابل سرمایه بر باشد و در نتیجه توزیع درآمد نابرابر و مشاغل اندکی داشته باشد در این حالت بسیاری از سیاستگذاران، توسعه گردشگری را به دلیل کاربر بودن این صنعت، سیاست مطلوبی برای کاهش بیکاری دراین مناطق میدانند که در سایر بخشها فرصتهای اندکی دارند.
کاربر بودن مشاغل گردشگری در مورد فعالیتهای هتلداری، رستوران داری، عرضه سوغاتی و فعالیتهای گردشگری کوچک مصداق پیدا میکند. در مقابل فعالیتهای حمل و نقل و تورگردانی به طور کلی نسبتا سرمایه بر هستند. وجود فعالیتهای کارآفرینانه یک ویژگی دیگر است که کاربری بخش گردشگری را نشان میدهد. این فعالیتها معمولا سرمایهگذاری اندکی دارند، درآمد آنها بستگی به میزان فعالیت آنها دارد و اغلب به صورت نقدی است.
بر طبق آمار موجود، در کشورهای توسعه یافته 10 درصد از نیروی کار در بخش گردشگری فعال هستند، در حالی که در ایران تنها 50 هزار نفر در این بخش فعالیت میکنند. در سال2010 یک میلیارد نفر در سطح بین المللی گردشگر وجود داشته است، در نتیجه دولت باید با ایجاد راهکارهای مناسب حدود یک و نیم میلیون نفر را در بخش گردشگری وارد بازار کار کند.
در کشورهایی که با کمبود نیروی کار روبهرو هستند، سازمانهای گردشگری نمیتوانند پیشرفت کنند زیرا واردکردن نیروی کار ماهر نه تنها پرهزینه است، بلکه با مخالفتهای دولت روبهرو میشود اما در ایران که با مازاد نیروی کار روبهرو هستیم ضرورت دارد تا دولت با ایفای نقش نظارتی و هدایتی خود، استراتژیهای مربوطه را اتخاذ کند. برای گسترش گردشگری ابتدا باید به طور کامل موانع موجود شناسایی شوند سپس راهکارهایی جهت از میان برداشتن آنها ارائه دهیم. کمبود امکانات رفاهی در شهرها و جادههای ایران، قیمت بالای بلیت هواپیما و علیالخصوص هتلها، ناامنی درجادهها و کسب رتبه اول مرگومیر ناشی از تصادفات رانندگی در دنیا، دست و پاگیر بودن مقررات در خصوص ورود گردشگران و... از جمله موانعی است که نمیگذارد وضعیت این صنعت بهبود یابد در مقابل با بسترسازی فرهنگی برای مخالفان، بیان اهمیت گردشگری برای همه سازمانها و مردم، توجه به خواستههای گردشگران، ایجاد فضاهای ارزانقیمت اقامتی و حفظ محیط زیست، ارائه تسهیلات زیربنایی همچون جادهها و وسایل حمل ونقل عمومی و غیره، بازسازی و ترمیم اماکن از جمله راهکارهایی برای گسترش این صنعت است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ایران ، اجتماعی ، ،
برچسبها: